می نویسم تنها به یاد او و برای او ... می نویسم به یاد روزهای شیرین انتظار، به یاد لحظه
های فراق و چشمان منتظر ... می نویسم به یاد او که عشق را در نهان خانه ی جانم گذاشت و
واژه ی شیرین انتظار را به من آموخت. به راستی که انتظار چه زیباست ... چه زیباست آن
چشمانی که هر روز چشم به راه معشوق می ماند و چه پاک و مقدس است آن دلی که هر لحظه
برای معشوق بتپد.
های فراق و چشمان منتظر ... می نویسم به یاد او که عشق را در نهان خانه ی جانم گذاشت و
واژه ی شیرین انتظار را به من آموخت. به راستی که انتظار چه زیباست ... چه زیباست آن
چشمانی که هر روز چشم به راه معشوق می ماند و چه پاک و مقدس است آن دلی که هر لحظه
برای معشوق بتپد.
+ نوشته شده در دوشنبه بیست و چهارم تیر ۱۳۹۲ ساعت 2:59 توسط نفس
|
